پرش به محتوا

زبان هندی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
زبان هندی
هندی نوین معیار
हिंदी هیندی
واژه «هندی» در خط دیواناگری
زبان بومی درهند
منطقهشمال، شرق، غرب و مرکز هند (کمربند زبان هندی)
شمار گویشوران

مادری: ۳۲۲ میلیون (۲۰۱۱)
دوم: ۲۷۰ میلیون (۲۰۱۶)[۲]
گونه‌های نخستین
گویش‌ها
هندی اشاره
وضعیت رسمی
زبان رسمی در
 هند
زبان اقلیت
شناخته‌شده در
 آفریقای جنوبی (زبان حفاظت‌شده)[۴]
تنظیم‌شده توسطمدیریت هندی مرکزی[۵]
کدهای زبان
ایزو ۱–۶۳۹hi
ایزو ۲–۶۳۹hin
ایزو ۳–۶۳۹hin
فهرست لینگوییست
hin-hin
گلاتولوگhind1269[۶]
زبان‌شناسی59-AAF-qf
{{{mapalt}}}
مناطق هندی‌زبان
  زبان بومی و بیشینه
  زبان رسمی
  زبان دوم یا غیررسمی

زبان هندی (دیواناگری: हिन्दी)، یا دقیق‌تر هندی نوین معیار (دیواناگری: मानक हिन्दी) یک زبان هندوآریایی است که در شمال و مرکز هند بدان سخن گفته می‌شود. هندی در واقع گونهٔ معیار و سانسکریت‌شده‌ی[۷] زبان هندوستانی است که خود برپایه گویش کهریبولی رایج در دهلی و مناطق پیرامونی در شمال هند پدید آمده‌است.[۸][۹][۱۰] هندی به خط دیواناگری نوشته می‌شود و یکی از دو زبان رسمی دولت هند در کنار انگلیسی است.[۱۱] هندی همچنین زبان رسمی ۹ ایالت و ۳ قلمرو اتحادیه[۱۲][۱۳][۱۴][۱۵] و یکی از ۲۲ زبان برنامه‌ریزی‌شدهٔ در جمهوری هند است.[۱۶]

هندی زبان میانجی در مناطق کمربند زبان هندی و تا حد کمتری سایر بخش‌های هند است.[۱۲][۱۷] بیرون از هند، زبان‌های متعددی رسماً به عنوان «هندی» شناخته می‌شوند ولی به زبان هندی نوین معیار که در این مقاله مورد بحث است، مربوط نمی‌شوند و به جای آن به گویش‌های دیگری از زبان‌های هندوآریایی همچون اودهی و بوجپوری گفته می‌شوند. هندی فیجی که در فیجی رسمی است[۱۸] و هندی کارائیبی که در ترینیداد و توباگو، گویان و سورینام رایج هستند نیز شامل این زبان‌ها می‌شوند.[۱۹][۲۰][۲۱][۲۲] جدای از خط و دایره واژگان رسمی، گویشوران هندی معیار نسبت به گویشوران اردوی معیار که گونهٔ رسمی دیگری از زبان هندوستانی است، دارای فهم متقابل هستند.[۲۳]

هندی چهارمین زبان بر پایه جمعیت سخنگویان بومی در جهان پس از ماندارین، اسپانیایی و انگلیسی است[۲۴] و در کنار اردو به عنوان زبان هندوستانی، سومین زبان بر پایه مجموع تعداد سخنوران در جهان پس از ماندارین و انگلیسی به‌شمار می‌رود.[۲۵][۲۶]

نام

[ویرایش]

واژه هندی در اصل به ساکنان جلگه سند و گنگ گفته می‌شد. این نام در فارسی از هندی یا هندو در پارسی باستان گرفته شده که خود از واژه سانسکریت سندو (सिन्धु) به معنای رود سند ریشه گرفته‌است.[۲۷][۲۸]

در گذشته در ادبیات فارسی واژگان هندَوی (हिंदवी) یا هندویی (हिंदुई) نیز به معنای «هندی» کاربرد داشتند و در آثار افرادی چون امیرخسرو دهلوی می‌توان به‌کاربردن آن‌ها را یافت.[۲۹][۳۰]

تاریخ

[ویرایش]

هندی همچون سایر زبان‌های هندوآریایی نوادهٔ مستقیم سانسکریت ودایی است که پس از گذر از دوره‌های پراکریت سائوراسنی و اپبرمشه شورسینی به هندی باستان و در پایان هندی نوین رسیده‌است. پس از ورود حکومت اداری اسلامی به شمال هند، هندی باستان وام‌واژگان بسیاری را از زبان فارسی و عربی دریافت کرد که منجر به پیشرفت زبان هندوستانی شد.[۳۱] در قرن هجدهم، نسخه‌ای به شدت فارسی‌شده از هندوستانی به نام زبان اردو پدید آمد.[۳۲][۳۳][۳۴] اهمیت روزافزون زبان هندوستانی در هند استعماری و ارتباط اردو با مسلمانان، هندوها را بر آن داشت تا نسخه سانسکریت‌شدهٔ هندوستانی را به کار برند که منجر به شکل‌گیری هندی نوین معیار یک قرن پس از ایجاد اردو شد.[۳۵][۳۶]

پیش از معیارسازی هندی بر پایه گویش دهلی، گویش‌ها و زبان‌های مختلف کمربند هندی همچون اودهی و برج از طریق معیارسازی ادبی برجسته شدند. ادبیات نخستین هندی در قرون ۱۲ و ۱۳ میلادی شکل گرفت. این مجموعه کار شامل حماسه‌هایی مانند نمایشنامه‌های دهولا مارو به زبان مارواری،[۳۷] پریتهویراج راسو به زبان برج و آثار امیرخسرو دهلوی به گویش دهلی بود.[۳۸]

هندی نوین معیار که بر پایه گویش دهلی و پیرامونش است، از طریق معیارسازی ادبی به برجستگی رسید و به مرور جای سایر گونه‌های به کار رفته در آثار ادبی همچون اودهی، مایتهیلی و برج را گرفت. هندی نوین و سنت ادبی آن در اواخر قرن هجدهم تکامل یافت.[۳۹] در اواخر قرن نوزدهم، جنبشی برای توسعه بیشتر هندی به عنوان گونهٔ معیار هندوستانی جدای از اردو شکل گرفت و در نتیجه آن در سال ۱۸۸۱ ایالت بیهار برای نخستین بار در هند، هندی را به جای اردو عنوان زبان رسمی خود پذیرفت.[۴۰]

پس از استقلال هند دولت هند در سال ۱۹۵۴، کمیته‌ای را برای تهیه دستور زبان هندی تشکیل داد. گزارش این کمیته در سال ۱۹۵۸ با عنوان دستور زبان پایهٔ هندی نوین منتشر شد. معیارسازی املایی با استفاده از خط دیواناگری نیز توسط مدیریت هندی مرکزی وزارت آموزش و فرهنگ هند برای ایجاد یکنواختی در نوشتن، بهبود شکل برخی از نویسه‌های دیواناگری و معرفی نشانه‌هایی برای بیان صداهای دیگر زبان‌ها انجام گرفت. با تلاش‌ها و تجمعات بسیار ملی‌گرایان، مجلس مؤسسان هند در ۱۴ سپتامبر ۱۹۴۹ هندی را که به خط دیواناگری نوشته شده بود به عنوان زبان رسمی جمهوری هند تصویب کرد و بدین ترتیب هندی جای اردو را که در راج بریتانیا استفاده می‌شد، گرفت.[۴۱][۴۲][۴۳]

پراکندگی جغرافیایی

[ویرایش]
پراکندگی گویشوران مادری هندی طبق گزارش خودشان در سرشماری سال ۲۰۱۱.
  ۰٪
  ۱۰۰٪

هندی زبان میانجی شمال هند در مناطق معروف به کمربند زبان هندی است و همچنین در کنار انگلیسی زبان رسمی دولت هند است.[۴۴]

در شمال شرق هند یک پیجین به نام هندی هفلونگ به عنوان زبان میانجی مردمی غیرهندی‌زبان در مناطق هفلونگ آسام پذیرفته شده‌است.[۴۵] هندی همچنین در آروناچال پرادش میان بومیانی که بیش از ۵۰ گویش محلی دارند نقش زبان میانجی را بازی می‌کند.[۴۶]

هندی برای بیشتر پاکستانی‌هایی که به اردو تسلط دارند به آسانی درک می‌شود؛ علاوه بر این، رسانه‌های هند به‌طور گسترده‌ای در پاکستان دیده می‌شوند.[۴۷] گروهی نیز افغانستان، به ویژه در کابل، هندی-اردو را به دلیل محبوبیت و نفوذ فیلم‌ها، ترانه‌ها و بازیگران بالیوود در این کشور می‌فهمند و بدان سخن می‌گویند.[۴۸][۴۹]

هندی همچنین توسط توسط جمعیت بزرگی از مردم مادهشی نپال (افرادی با ریشه در شمال هند که طی صدها سال به نپال مهاجرت کرده‌اند) سخن گفته می‌شود. جدای از این، هندی توسط جمعیت بزرگی از هندی‌های خارج از هند و افراد با ریشه هندی تکلم می‌شود. جوامع بسیار بزرگی با ریشه‌هایی از شمال هند در کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، امارات متحده عربی، ترینیداد و توباگو، گویان، سورینام، آفریقای جنوبی، فیجی و موریس زندگی می‌کنند و به هندی در خانه و میان جوامع هندی سخن می‌گویند. بیرون از هند ۸ میلیون گویشور هندی در نپال؛ ۸۶۳٬۰۷۷ نفر در ایالات متحده؛[۵۰][۵۱] ۴۵۰٬۱۷۰ نفر در موریس؛ ۳۸۰٬۰۰۰ نفر در فیجی؛[۵۲] ۲۵۰٬۲۹۲ نفر در آفریقای جنوبی؛ ۱۵۰٬۰۰۰ نفر در سورینام؛[۵۳] ۱۰۰٬۰۰۰ نفر در اوگاندا؛ ۴۵٬۸۰۰ نفر در بریتانیا؛[۵۴] ۲۰٬۰۰۰ نفر در نیوزیلند؛ ۲۰٬۰۰۰ نفر در آلمان؛ ۲۶٬۰۰۰ نفر در ترینیداد و توباگو[۵۳] و ۳٬۰۰۰ نفر در سنگاپور وجود دارند.

وضعیت رسمی

[ویرایش]
هند

قسمت هجدهم قانون اساسی هند به زبان رسمی کشور مشترک‌المنافع هند می‌پردازد. طبق ماده ۳۴۳، هندی به خط دیواناگری و انگلیسی زبان‌های رسمی اتحادیه هستند:

(۱) زبان رسمی اتحادیه، هندی به خط دیواناگری خواهد بود. شکل اعدادی که برای اهداف رسمی اتحادیه استفاده می‌شود، شکل بین‌المللی اعداد هندی است.

(۲) صرف نظر از آنچه در بند (۱) وجود دارد، استفاده از زبان انگلیسی برای مدت پانزده سال پس از آغاز این قانون اساسی، برای تمام اهداف رسمی اتحادیه که برای آن پیش از شروع چنین کاری استفاده می‌شد، ادامه دارد: به شرطی که رئیس‌جمهور بتواند در طی مدت یاد شده، حکم اجازه استفاده از زبان هندی علاوه بر انگلیسی و فرم عددی دیواناگری علاوه بر فرم بین‌المللی اعداد هندی را برای هر یک از اهداف رسمی اتحادیه صادر کند.[۴۴]

پیش‌بینی می‌شد که هندی تا سال ۱۹۶۵ به عنوان تنها زبان کاری دولت مرکزی تبدیل شود (طبق بخشنامه‌های ماده ۳۴۴ (۲) و ماده ۳۵۱)،[۵۵] در حالی که دولت‌های ایالتی آزاد باشند و به زبان دلخواه خود کار کنند. با این حال، مقاومت گسترده در برابر تحمیل زبان هندی به غیربومیان، به ویژه در جنوب هند (مانند موارد موجود در تامیل نادو) منجر به تصویب قانون زبان‌های رسمی ۱۹۶۳ شد که استفاده از انگلیسی به‌طور نامحدود برای همه اهداف رسمی را مجاز می‌دانست، اگرچه دستور قانون اساسی برای دولت مرکزی برای تشویق گسترش زبان هندی حفظ شد و امروزه به شدت بر سیاست‌های آن تأثیر گذاشته‌است.[۵۶]

هندی در سطح ایالتی در ایالت‌های بیهار، چتیسگر، هاریانا، هیماچال پرادش، جارکند، مادیا پرادش، میزورام، راجستان، اوتار پرادش و اوتاراکند رسمی است.[۵۷] هندی همچنین در بنگال غربی در مناطقی که بیش از ۱۰٪ از اهالی آن‌ها هندی‌زبان هستند نیز یکی از زبان‌های رسمی است.[۵۸][۵۹][۶۰] هرکدام از این ایالت‌ها ممکن است یک «زبان رسمی» دیگر نیز داشته باشند. برای مثال، در اوتار پرادش اردو نیز رسمی است. هندی همچنین در قلمروهای اتحادیه دهلی، جزایر آندامان و نیکوبار و دادرا و نگر حویلی و دامان و دیو نیز عنوان زبان رسمی را دارد.

فیجی

بیرون از آسیا، زبان اودهی (یک گویش هندی شرقی) با تأثیراتی از بوجپوری، بیهاری، فیجیایی و انگلیسی در فیجی رایج است.[۵۲][۶۱] این زبان در فیجی طبق قانون اساسی ۱۹۹۷ زبان رسمی است[۶۲] و به آن «هندوستانی» گفته می‌شود، گرچه در قانون اساسی ۲۰۱۳، به سادگی «هندی فیجی» نامیده شد.[۶۳] ۳۸۰٬۰۰۰ نفر در فیجی به این زبان سخن می‌گویند.[۵۲]

آفریقای جنوبی

بیش از ۴۳۶٬۰۰۰ نفر از مردم این کشور زبان هندی را می‌فهمند.[۶۴] مطابق قانون اساسی، هندی یک زبان حفاظت‌شده در این کشور است و دولت موظف به ترویج و احترام به آن است.[۴]

ریخت‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

در هندی همانند بسیاری از زبان‌های اصلی اروپایی و برخلاف فارسی، اسم‌ها دارای دو جنس دستوری نر و ماده هستند و در این زبان حتی اشیای بی‌جان نیز جنسیت دارند. اسم‌ها همچنین از نظر شمار به دو گروه مفرد و جمع و سه حالت دستوری مستقیم، ندایی و غیرفعلی تقسیم می‌شوند.[۶۵]

فعل

[ویرایش]

سامانه فعل‌های هندی به‌طور عمده حول ترکیبی از نمود و زمان/وجه ساخته می‌شود. فعل‌ها در هندی شامل لایه‌های پی‌درپی عناصر (عطفی) در سمت راست ریشه است.[۶۶] فعل‌های هندی دارای سه نمود کامل، عادتی و استمراری هستند که هر کدام از آن‌ها همبستگی‌های ریخت‌شناسانهٔ آشکاری دارند.[۶۷]

نحو

[ویرایش]

ترتیب پیش‌فرض ترکیبات در جملات هندی نهاد-مفعول-فعل است گرچه این ترتیب در جملات قواعد سخت و صریحی ندارد و انحرافات بسیاری را می‌توان در جملات هندی یافت. با این حال اگر هر دو حالت برایی و مفعولی ترکیبات جمله را نشانه‌گذاری کنند، فاعل همواره پیش از مفعول مستقیم می‌آید. صفت‌های اسنادی نیز پیش از اسمی می‌آیند، اما همچنین می‌توانند برای بیشتر شاعرانه به نظر رسیدن جمله یا تأکید بیشتر روی صفت پس از آن نیز قرار گیرند. قیدها نیز پیش از صفت‌هایی که در موردشان هستند می‌آیند.

نشانه‌های منفی‌ساز و سؤالی به‌طور پیش فرض پیش از فعل می‌آیند اما می‌توانند پس از آن نیز ظاهر شوند. با این حال موقعیت نشانه منفی‌ساز انعطاف‌پذیرتر است و اگر جمله دارای فعل کمکی باشد می‌تواند پیش یا پس از آن واقع شود. هرگاه منفی‌ساز پس از فعل به جای پیش از آن به وجود آید، بر نفی تأکید دارد. نفی هرگز نمی‌تواند قبل از اسم باشد. «کیا» (به معنای «چه؟») را می‌توان در هر جایی از جمله به جز پیش از فعل قرار داد.[۶۸]

واژگان

[ویرایش]

به‌طور سنتی، واژگان هندی با توجه به ریشه به پنج دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

  • واژگان ططسم (طَطسَم «همچون آن»): این دسته واژگانی هستند که در هندی همانند سانسکریت نوشته می‌شوند (به جز عدم وجود عطف نهایی). این واژگان سانسکریت مستقیماً از آن یا از طریق پراکریت بدون هیچ تغییری به هندی رسیده‌اند؛ برای نمونه नाम nām هندی و नाम nāma سانسکریت.
  • واژگان ارطدسم (اَرَطَدسَم «نیمه-ددسم»): چنین واژگانی معمولاً وام‌واژگانی از سانسکریت هستند که پس از وام گرفته‌شدن، تغییرات صوتی پیدا کرده‌اند؛ برای نمونه सूरज sūraj هندی از सूर्य sūrya سانسکریت.
  • واژگان دطبَهَو (دَطبَهَو «زادهٔ آن»): این دسته واژگانی بومی هندی هستند که پس از گذراندن قوانین واجی از سانسکریت گرفته شده‌اند؛ برای نمونه قَم qam هندی از قَرمه qarme سانسکریت.
  • واژگان طَشَج (طَشَج): چنین واژگانی نام‌آوا یا وام‌واژه‌هایی از زبان‌های غیرهندوآریایی بومی هند هستند که از واژگان تاییدشده هندوآریایی ریشه نمی‌گیرند.
  • واژگان وطشه (وِطَشه «بیگانه»): این واژگان وام‌واژه‌های زبان‌های غیربومی هند هستند که بیشتر از فارسی، عربی، انگلیسی و پرتغالی گرفته شده‌اند. برای نمونه क़िला qela از «قلعه» فارسی، कमेटी kameṭī از committee انگلیسی و साबुन sābun از «صابون» عربی.

وام‌واژه‌ها

[ویرایش]

هندی به دلیل اینکه زبان میانجی به‌شمار می‌رود، دارای وام‌واژگان بسیاری، عمدتاً از سانسکریت، فارسی، عربی، دراویدی، ترکی، پرتغالی و انگلیسی و همچنین تا حد کمتری چینی و فرانسوی است.[۶۹][۷۰] هندی معیار بیشتر واژگان رسمی و فنی خود را از سانسکریت گرفته‌است درحالی که منبع اردو برای این واژگان بیشتر فارسی و عربی است.

بسیاری از واژه‌های فارسی به دلیل تأثیر حاکمان گورکانی شمال هند که به فارسی صحبت و فرهنگ ایرانی‌شده‌ای را دنبال می‌کردند وارد فرهنگ لغت هندی شدند. بسیاری از واژه‌های عربی نیز از طریق فارسی وارد هندوستانی شدند. گویش فارسی که توسط نخبگان حاکم مغول صحبت می‌شد به دری معروف بود. دربارهٔ پیشینهٔ رواج زبان و ادب پارسی در شبه‌قاره، از مدارک تاریخی چنین برمی‌آید که در سدهٔ سوم هجری، برای نخستین بار هندوان فرصت یافتند تا با فارسی‌زبانان آشناییِ مؤثر پیدا کنند. در اوایل سده چهارم هجری، در سِند شاعری ظهور کرد مشهور به رابعه بنت کعب که اشعار فصیح دلکشی از او در قدیمی‌ترین تذکره‌ها نقل شده‌است و می‌رسانَد که در زمان او، زبان فارسی در سِند رواج داشته‌است.[۷۱]

نفوذ فارسی در هند در دورهٔ غزنویان افزایش یافت و با تأسیس امپراتوری مغول هندوستان به اوج خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد. زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی و امیر خسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند. از دیگر شاعران نامدار فارسی زبان شبه قاره هندوستان، می‌توان از اقبال لاهوری نام برد.[۷۲] همچنین فارسی‌زبانان هندوستان، واژه‌نامه‌های ارزشمندی برای زبان فارسی گردآوری کردند که از آن‌جمله می‌توان به فرهنگ ابراهیمی از ابراهیم قوام‌الدین فروغی و فرهنگ آنندراج از محمد پاشا، اشاره کرد.

فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومین زبان رسمی این کشور (در دوره گورکانیان زبان رسمی) و زبان فرهنگی و علمی به‌شمار می‌رفت. اما پس از استعمار، انگلیسی‌ها در سال ۱۸۳۲ میلادی با اجبار زبان انگلیسی را جایگزین زبان فارسی کردند.[۷۳] امروزه در حدود یک میلیون نسخه خطی به زبان فارسی در هند وجود دارد که این میزان یک دهم کل نسخ خطی موجود در این کشور است و خط فارسی در منابع علمی کشور هند بسیار رایج است.[۷۴]

نوشتار

[ویرایش]
نوشته‌های هندی

هندی به دیواناگری نوشته می‌شود که شامل ۱۱ واکه و ۳۳ همخوان است که از چپ به راست نوشته می‌شود. بیشتر حروف دارای خطی افقی در بخش بالایی خود هستند و اتصال حروف با کمک همین خط افقی انجام می‌پذیرد و از این طریق به‌سادگی قابل تشخیص است.[۷۵]

در این خط تمام صامت‌ها و اکثر مصوت‌ها همیشه نوشته می‌شوند و از این لحاظ یادگرفتن خواندن دقیق کلمات برای خارجیان نسبت به خط عربی در حالتی که حرکت‌گذاری نشده باشد، آسان‌تر است. تنها مصوتی که نوشته نمی‌شود فتحه است که البته تشخیص جایی که باید فتحه تلفظ شود بسیار ساده است زیرا قاعده این است که اگر بین دو حرف مصوت دیگری نباشد و آن دو به همدیگر نیز نچسبیده باشند مصوت بین آن‌ها فتحه است و این قاعده همیشه ثابت است.

واکه‌ها

[ویرایش]

واکه‌های هندی به دو گروه کوتاه و بلند تقسیم می‌شوند.

دیواناگری نویسه‌گردانی برابر انگلیسی/یادداشت
a مانند about
aa (ā) مانند father
i مانند sit
ee (ī) مانند elite
u مانند put
oo (ū) مانند flute
ri (ṛ) مانند trip یا heard در اسکاتلندی (کاربردش در هندی کم است)
e e کشیده. این ادغام نیست؛ نواخت افت ندارد.
ai مانند fair، گاهی یک ए بلندتر، در گویش‌های شرقی مانند bright
o این ادغام نیست؛ نواخت افت ندارد.
au مانند caught، در گویش‌های شرقی مانند town

همخوان‌ها

[ویرایش]

در هندی همخوان‌های ناآشنای بسیاری برای فارسی‌زبانان وجود دارد، از جمله همخوان‌های حلقی و برگشته.

دیواناگری نویسه‌گردانی برابر انگلیسی/یادداشت
k مانند skip.
kh مانند sinkhole.
g مانند go.
gh مانند doghouse.
ng (ṅ) مانند sing. فقط در وام‌واژه‌های سانسکریت، به صورت مستقل استفاده نمی‌شود.
ch (c) مانند church.
chh (ch) مانند pinchhit.
j مانند jump.
jh مانند dodge her.
n (ñ) مانند canyon. فقط در وام‌واژه‌های سانسکریت، به صورت مستقل استفاده نمی‌شود.
t (ṭ) مانند tick. برگشته، ولی هنوز یک صدای "سخت" t شبیه به انگلیسی دارد.
th (ṭh) مانند lighthouse. برگشته
d (ḍ) مانند doom. برگشته
dh (ḍh) مانند mudhut. برگشته
n (ṇ) retroflex n. فقط در وام‌واژه‌های سانسکریت.
t در فارسی وجود ندارد. ت دندانی‌تر، با کمی صدای ث. نرم‌تر از ت فارسی.
th نسخه حلقی حرف پیشین، مانند thanks یا the نیست.
d d دندانی.
dh نسخه حلقی حرف پیشین.
n n دندانی.
p مانند spin.
f/ph مانند u'ph'ill.
b مانند be.
bh مانند abhor.
m مانند mere.
y مانند yet.
r مانند pero اسپانیایی با گردش زبان. مانند rr در اسپانیایی، آلمانی یا انگلیسی اسکاتلندی نپیچانید.
l مانند lean.
v/w مانند vaca اسپانیایی، بین v و w انگلیسی، ولی بدون گرد کردن لب در w انگلیسی. (IPA: ʋ).
sh (ś) مانند shoot.
sh (ṣ) تقریباً برگشت غیرقابل تشخیص حرف بالایی. فقط در وام‌واژه‌های سانسکریت.
s مانند see.
h مانند him.

شماره‌ها

[ویرایش]

شماره‌های دیواناگری به شرح زیر می‌باشند:

شماره‌های دیواناگری
۰ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹

مقایسه با اردو

[ویرایش]

از نظر زبان‌شناسی، هندی و اردو دو گونهٔ معیار از یک زبان و نسبت به یکدیگر قابل فهم هستند.[۷۶] هندی به خط دیواناگری نوشته می‌شود و دارای واژگان سانسکریت بیشتری نسبت به اردو است، درحالی که اردو به خط عربی نوشته می‌شود و دارای وام‌واژه‌های فارسی و عربی بیشتری نسبت به هندی است. گرچه هر دو دارای یک هسته واژه‌ای از کلمات بومی پراکریت و سانسکریت با شمار زیادی وام‌واژهٔ فارسی و عربی هستند.[۷۷][۷۸] به همین دلیل و همچنین این واقعیت که این دو گونه از یک دستور زبان یکسان برخوردار هستند،[۱۰][۲۳][۷۷] همه زبان‌شناسان آن‌ها را دو گونهٔ معیار از یک زبان به نام هندوستانی یا هندی-اردو می‌دانند.[۷۶][۱۰][۲۳][۹]

هندی رایج‌ترین زبان رسمی در هند و اردو زبان ملی و میانجی پاکستان و یکی از ۲۲ زبان رسمی هند و زبان رسمی در اوتار پرادش، جامو و کشمیر و دهلی است. در نظر گرفتن هندی و اردو به عنوان زبان‌های جداگانه عمدتاً ناشی از سیاست و به دلیل رقابت هند و پاکستان است.[۷۹]

متن نمونه

[ویرایش]

متن زیر ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر (توسط سازمان ملل) به هندی بالا است:

هندی
अनुच्छेद ۱ (एक) सभी मनुष्यों को गौरव और अधिकारों के विषय में जन्मजात स्वतन्त्रता और समानता प्राप्त हैं। उन्हें बुद्धि और अन्तरात्मा की देन प्राप्त है और परस्पर उन्हें भाईचारे के भाव से बर्ताव करना चाहिए।
نویسه‌گردانی (IAST)
Anucched 1 (ek) – Sabhī manuṣyõ ko gaurav aur adhikārõ ke viṣay mẽ janmajāt svatantratā aur samāntā prāpt hai. Unhẽ buddhi aur antarātmā kī den prāpt hai aur paraspar unhẽ bhāīcāre ke bhāv se bartāv karnā cāhie.
آوانگاری (IPA)
[ənʊtʃʰ:e:d e:k | səbʱi: mənʊʃjõ: ko: ɡɔ:ɾəʋ ɔ:r ədʱɪka:ɾõ ke: ma:mle: mẽ: dʒənmədʒa:t sʋətəntɾəta: ɔ:r səma:nta: pɾa:pt hɛ: ʊnʱẽ bʊdʱ:ɪ ɔ:ɾ əntəɾa:tma: ki: de:n pɾa:pt hɛ: ɔ:ɾ pəɾəspəɾ ʊnʱẽ: bʱa:i:tʃa:ɾe: ke: bʱa:ʋ se: bəɾta:ʋ kəɾnə tʃa:hɪe: ‖]
ترجمه
ماده ۱ تمام ابنای بشر آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند. عقلانیت و وجدان به آن‌ها ارزانی شده و لازم است تا با یکدیگر عادلانه و برادرانه رفتار کنند.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  1. "Scheduled Languages in descending order of speaker's strength - 2011" (PDF). Registrar General and Census Commissioner of India. 29 June 2018.
  2. الگو:E21
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ Hindustani (2005). Keith Brown (ed.). Encyclopedia of Language and Linguistics (2 ed.). Elsevier. ISBN 0-08-044299-4.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ "Constitution of the Republic of South Africa, 1996 - Chapter 1: Founding Provisions". www.gov.za. Retrieved 6 December 2014.
  5. "Central Hindi Directorate: Introduction". Archived from the original on 4 May 2012. Retrieved 18 February 2014.
  6. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "Hindi". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  7. "Constitution of India". Archived from the original on 2 April 2012. Retrieved 21 March 2012.
  8. "About Hindi-Urdu". دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی. Archived from the original on 15 August 2009. Retrieved 9 August 2009.
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ Basu, Manisha (2017). The Rhetoric of Hindutva (به انگلیسی). انتشارات دانشگاه کمبریج. ISBN 978-1-107-14987-8. Urdu, like Hindi, was a standardized register of the Hindustani language deriving from the Delhi dialect and emerged in the eighteenth century under the rule of the late Mughals.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ Peter-Dass, Rakesh (2019). Hindi Christian Literature in Contemporary India (به انگلیسی). روتلج. ISBN 978-1-00-070224-8. Two forms of the same language, Nagarai Hindi and Persianized Hindi (Urdu) had identical grammar, shared common words and roots, and employed different scripts.
  11. "Constitutional Provisions: Official Language Related Part-17 of The Constitution Of India". Department of Official Language, دولت هند. Archived from the original on 13 January 2017. Retrieved 15 February 2017.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ "How languages intersect in India". Hindustan Times. 22 November 2018.
  13. "How many Indians can you talk to?". www.hindustantimes.com. Retrieved 22 December 2019.
  14. "Hindi and the North-South divide". 9 October 2018.
  15. Pillalamarri, Akhilesh. "India's Evolving Linguistic Landscape". thediplomat.com. Retrieved 22 December 2019.
  16. "PART A Languages specified in the Eighth Schedule (Scheduled Languages)". Archived from the original on 29 October 2013.
  17. "How many Indians can you talk to?". www.hindustantimes.com.
  18. "Hindi Diwas 2018: Hindi travelled to these five countries from India". 14 September 2018.
  19. "Sequence of events with reference to official language of the Union". Archived from the original on 2 August 2011.
  20. "रिपब्लिक ऑफ फीजी का संविधान (Constitution of the Republic of Fiji, the Hindi version)". Archived from the original on 1 November 2013.
  21. "Caribbean Languages and Caribbean Linguistics" (PDF). University of the West Indies Press. Archived from the original (PDF) on 20 December 2016. Retrieved 16 July 2016.
  22. Richard K. Barz (8 May 2007). "The cultural significance of Hindi in Mauritius". South Asia: Journal of South Asian Studies. 3: 1–13. doi:10.1080/00856408008722995.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ Gube, Jan; Gao, Fang (2019). Education, Ethnicity and Equity in the Multilingual Asian Context (به انگلیسی). انتشارات اسپرینگر. ISBN 978-981-13-3125-1. The national language of India and Pakistan 'Standard Urdu' is mutually intelligible with 'Standard Hindi' because both languages share the same Indic base and are all but indistinguishable in phonology and grammar (Lust et al. 2000).
  24. Mikael Parkvall, "Världens 100 största språk 2007" (The World's 100 Largest Languages in 2007), in ناسیونال انسکلوپدین. Asterisks mark the 2010 estimates بایگانی‌شده در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۲ توسط Wayback Machine for the top dozen languages.
  25. Gambhir, Vijay (1995). The Teaching and Acquisition of South Asian Languages (به انگلیسی). University of Pennsylvania Press. ISBN 978-0-8122-3328-5. The position of Hindi-Urdu among the languages of the world is anomalous. The number of its proficient speakers, over three hundred million, places it in third of fourth place after Mandarin, English, and perhaps Spanish.
  26. "Hindustani". انتشارات دانشگاه کلمبیا. Archived from the original on 29 July 2017 – via encyclopedia.com.
  27. Mihir Bose (18 April 2006). The Magic of Indian Cricket: Cricket and Society in India. Routledge. pp. 1–3. ISBN 978-1-134-24924-4.
  28. "India". Online Etymology Dictionary.
  29. Khan, Rajak. "Indo-Persian Literature and Amir Khusro". University of Delhi. Retrieved 17 February 2018.[پیوند مرده]
  30. Losensky, Paul E. (15 July 2013). 8184755228 In the Bazaar of Love: The Selected Poetry of Amir Khusrau. Penguin UK. ISBN 9788184755220 – via Google Books. {{cite book}}: Check |url= value (help)
  31. Jain, Danesh; Cardona, George (2007). The Indo-Aryan Languages (به انگلیسی). Routledge. ISBN 978-1-135-79711-9. The primary sources of non-IA loans into MSH are Arabic, Persian, Portuguese, Turkic and English. Conversational registers of Hindi/Urdu (not to mentioned formal registers of Urdu) employ large numbers of Persian and Arabic loanwords, although in Sanskritized registers many of these words are replaced by tatsama forms from Sanskrit. The Persian and Arabic lexical elements in Hindi result from the effects of centuries of Islamic administrative rule over much of north India in the centuries before the establishment of British rule in India. Although it is conventional to differentiate among Persian and Arabic loan elements into Hindi/Urdu, in practice it is often difficult to separate these strands from one another. The Arabic (and also Turkic) lexemes borrowed into Hindi frequently were mediated through Persian, as a result of which a thorough intertwining of Persian and Arabic elements took place, as manifest by such phenomena as hybrid compounds and compound words. Moreover, although the dominant trajectory of lexical borrowing was from Arabic into Persian, and thence into Hindi/Urdu, examples can be found of words that in origin are actually Persian loanwords into both Arabic and Hindi/Urdu.
  32. The Formation of Modern Hindi as Demonstrated in Early 'Hindi' Dictionaries. Royal Netherlands Academy of Arts and Sciences. 2001. p. 28. ISBN 9789069843216.
  33. First Encyclopaedia of Islam: 1913-1936 (به انگلیسی). Brill Academic Publishers. 1993. p. 1024. ISBN 9789004097964. Whilst the Muhammadan rulers of India spoke Persian, which enjoyed the prestige of being their court language, the common language of the country continued to be Hindi, derived through Prakrit from Sanskrit. On this dialect of the common people was grafted the Persian language, which brought a new language, Urdu, into existence. Sir George Grierson, in the Linguistic Survey of India, assigns no distinct place to Urdu, but treats it as an offshoot of Western Hindi.
  34. Mody, Sujata Sudhakar (2008). Literature, Language, and Nation Formation: The Story of a Modern Hindi Journal 1900-1920 (به انگلیسی). University of California, Berkeley. p. 7. ...Hindustani, Rekhta, and Urdu as later names of the old Hindi (a.k.a. Hindavi).
  35. John Joseph Gumperz (1971). Language in Social Groups. Stanford University Press. p. 53. ISBN 978-0-8047-0798-5. Retrieved 26 June 2012.
  36. Tracing the Boundaries Between Hindi and Urdu: Lost and Added in Translation Between 20th Century Short Stories. BRILL. 2010. p. 138. ISBN 9789004177314.
  37. Turek, Aleksandra. "Is the Dhola Maru ra duha only a poetic elaboration?". {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help)
  38. "Rekhta: Poetry in Mixed Language, The Emergence of Khari Boli Literature in North India" (PDF). Columbia University. Archived from the original (PDF) on 28 March 2016. Retrieved 23 April 2018.
  39. "Archived copy". Archived from the original on 30 August 2006. Retrieved 9 October 2006.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:عنوان آرشیو به جای عنوان (link)
  40. Paul R. Brass (2005). Language, Religion and Politics in North India. iUniverse, Incorporated. ISBN 978-0-595-34394-2.
  41. Clyne, Michael (24 May 2012). Pluricentric Languages: Differing Norms in Different Nations (به انگلیسی). Walter de Gruyter. ISBN 978-3-11-088814-0.
  42. Choudhry, Sujit; Khosla, Madhav; Mehta, Pratap Bhanu (12 May 2016). The Oxford Handbook of the Indian Constitution (به انگلیسی). Oxford University Press. ISBN 978-0-19-105861-5.
  43. Grewal, J. S. (8 October 1998). The Sikhs of the Punjab (به انگلیسی). Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-63764-0.
  44. ۴۴٫۰ ۴۴٫۱ "The Constitution of India" (PDF). Archived from the original (PDF) on 9 September 2014.
  45. Kothari, Ria, ed. (2011). Chutnefying English: The Phenomenon of Hinglish. Penguin Books India. p. 128. ISBN 978-0-14-341639-5.
  46. Chandra, Abhimanyu. "How Hindi became the language of choice in Arunachal Pradesh". Scroll.in. Archived from the original on 11 December 2016.
  47. Gandapur, Khalid Amir Khan (19 September 2012). "Has Hindi become our national language?". The Express Tribune (به انگلیسی). Archived from the original on 31 July 2019. Retrieved 24 January 2020.
  48. Hakala, Walter N. (2012). "Languages as a Key to Understanding Afghanistan's Cultures" (PDF). نشنال جئوگرافیک (به انگلیسی). Archived from the original (PDF) on 14 March 2018. Retrieved 13 March 2018. In the 1980s and '90s, at least three million Afghans--mostly Pashtun--fled to Pakistan, where a substantial number spent several years being exposed to Hindi- and Urdu-language media, especially Bollywood films and songs, and beng educated in Urdu-language schools, both of which contributed to the decline of Dari, even among urban Pashtuns.
  49. Krishnamurthy, Rajeshwari (28 June 2013). "Kabul Diary: Discovering the Indian connection" (به انگلیسی). Gateway House: Indian Council on Global Relations. Retrieved 13 March 2018. Most Afghans in Kabul understand and/or speak Hindi, thanks to the popularity of Indian cinema in the country.
  50. "Hindi most spoken Indian language in US, Telugu speakers up 86% in 8 years | India News - Times of India". The Times of India.
  51. "United States- Languages". Ethnologue. Archived from the original on 11 February 2017. Retrieved 17 February 2017.
  52. ۵۲٫۰ ۵۲٫۱ ۵۲٫۲ "Hindi, Fiji". اتنولوگ. Archived from the original on 11 February 2017. Retrieved 17 February 2017.
  53. ۵۳٫۰ ۵۳٫۱ Frawley, p. 481
  54. "United Kingdom- Languages". Ethnologue. Archived from the original on 1 February 2017. Retrieved 17 February 2017.
  55. "Rajbhasha" (PDF) (به Hindi و انگلیسی). india.gov.in. Archived from the original (PDF) on 31 January 2012.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:زبان ناشناخته (link)
  56. "THE OFFICIAL LANGUAGES ACT, 1963 (AS AMENDED, 1967) (Act No. 19 of 1963)". Department of Official Language. Archived from the original on 16 December 2016. Retrieved 9 June 2016.
  57. "Report of the Commissioner for linguistic minorities: 50th report (July 2012 to June 2013)" (PDF). Commissioner for Linguistic Minorities, Ministry of Minority Affairs, Government of India. Archived from the original (PDF) on 8 July 2016. Retrieved 26 December 2014.
  58. Roy, Anirban (27 May 2011). "West Bengal to have six more languages for official use". India Today (به انگلیسی). Retrieved 10 January 2020.
  59. Roy, Anirban (28 February 2018). "Kamtapuri, Rajbanshi make it to list of official languages in". ایندیا تودی. Archived from the original on 30 March 2018. Retrieved 16 March 2019.
  60. Sen, Sumant (4 June 2019). "Hindi the first choice of people in only 12 States". The Hindu.
  61. "Fiji Hindi alphabet, pronunciation and language". www.omniglot.com. Archived from the original on 8 June 2017. Retrieved 22 June 2017.
  62. "Section 4 of Fiji Constitution". servat.unibe.ch. Archived from the original on 9 June 2009. Retrieved 3 May 2009.
  63. "Constitution of Fiji". Official site of the Fijian Government. Archived from the original on 11 October 2016. Retrieved 14 October 2016.
  64. "Hindi". Joshua Project.
  65. Kachru, Yamuna (2006). Hindi (12th ed.). John Benjamins Publishing Company. ISBN 9789027238122
  66. Masica, Colin (1991), The Indo-Aryan Languages, Cambridge: Cambridge University Press, ISBN 978-0-521-29944-2
  67. Shapiro, Michael C. (2003). A Primer of Modern Standard Hindi. New Delhi: Motilal Banarsidass. p. 265. ISBN 81-208-0475-9.
  68. Shapiro, Michael C. (2003). A Primer of Modern Standard Hindi. New Delhi: Motilal Banarsidass. p. 265. ISBN 81-208-0475-9.
  69. "A Guide to Hindi". BBC - Languages - Hindi. BBC. Retrieved 11 December 2015.
  70. Kumar, Nitin. "Hindi & Its Origin". Hindi Language Blog. Retrieved 11 December 2015.
  71. «گزارش فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ص 63» (PDF). بایگانی‌شده از اصلی (PDF) در ۱۸ آوریل ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۲ اکتبر ۲۰۱۲.
  72. پژوهشی در تأثیر زبان فارسی بر زبان‌های شبه قاره هندوستان [۱] ایرنا
  73. Clawson, Patrick. Eternal Iran, 2005, ISBN 1-4039-6276-6, Palgrave Macmillan, p.6
  74. https://www.mehrnews.com/news/4714925/یک-میلیون-نسخه-خطی-ایرانی-در-هندوستان-وجود-دارد
  75. Bhatia, Tej K. (1987). A History of the Hindi Grammatical Tradition: Hindi-Hindustani Grammar, Grammarians, History and Problems. Brill. ISBN 9789004079243.
  76. ۷۶٫۰ ۷۶٫۱ "Hindi and Urdu are classified as literary registers of the same language". Archived from the original on 2 June 2016. Retrieved 1 June 2016.
  77. ۷۷٫۰ ۷۷٫۱ Kuiper, Kathleen (2010). The Culture of India (به انگلیسی). Rosen Publishing. ISBN 978-1-61530-149-2. Urdu is closely related to Hindi, a language that originated and developed in the Indian subcontinent. They share the same Indic base and are so similar in phonology and grammar that they appear to be one language.
  78. Chatterji, Suniti Kumar; Siṃha, Udaẏa Nārāẏana; Padikkal, Shivarama (1997). Suniti Kumar Chatterji: a centenary tribute (به انگلیسی). Sahitya Akademi. ISBN 978-81-260-0353-2. High Hindi written in Devanagari, having identical grammar with Urdu, employing the native Hindi or Hindustani (Prakrit) elements to the fullest, but for words of high culture, going to Sanskrit. Hindustani proper that represents the basic Khari Boli with vocabulary holding a balance between Urdu and High Hindi.
  79. Sin, Sarah J. (2017). Bilingualism in Schools and Society: Language, Identity, and Policy, Second Edition. Routledge. ISBN 978-1-315-53555-5. Retrieved 17 February 2018.