پرش به محتوا

اسلام در هند

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
اسلام در هند

اطلاعات کشور
نام کشور  هند
جمعیت ~۱٬۴۲۸٬۰۰۰٬۰۰۰
اسلام در کشور
جمعیت مسلمانان ~۱۷۲،۰۰۰،۰۰۰
تا ۲۱۳،۰۰۰،۰۰۰ میلیون نفر
درصد مسلمانان ~ ۱۴٪ الی ۱۶ درصد
جمعیت سنیان ۱۸۰،۰۰۰،۰۰۰[۱]
جمعیت شیعیان ~۳۰،۰۰۰،۰۰۰ الی ۵۰،۰۰۰،۰۰۰ میلیون.[۲] (همچنین گفته شده۱۰۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر)[۳]

پیشینه ورود اسلام به هند از اواخر قرن ۱ قمری (سده ۷ میلادی) و با سقوط شاهنشاهی ساسانی آغاز شد. گسترش اسلام در دوران سلطان محمود غزنوی تصرفات وی در پنجاب ادامه پیدا کرد و در دوران حکومتی گورکانیان هند به اوج خود رسید.

ورود اسلام به هند

[ویرایش]

در زمان پیامبر

[ویرایش]

هندیان از همان سالهای اول ظهور اسلام از رخداد مکه با خبر می شوند و به دنبال آگاهی از آن بوده اند. بطور نمونه گفته اند راجه مالابر پس از مشاهده شق القمر شخصا به حجاز امده و پس از ملاقات با پیامبر اسلام، اسلام اختیار می کند و پس از زیارت کعبه با اجازه پیامبر اسلام برای دعوت اسلامی عازم مالابار می شود اما در راه بازگشت فوت می کند. اما بنا بر رویاتی دیگر وقتی که خبر ظهور اسلام به راجه مالابار رسید وی هیئتی نزد پیامبر اسلام اسلام فرستاد تا درباره دین جدید پرس و جو کند و نتیجه را به وی گزارش کنند. آنها وقتی به مدینه رسیدند پیامبر اسلام از دنیا رفته بود. آنها پس از دیدار با ابوبکر و گفتگو درباره اسلام مسلمان شده و پس از بازگشت مردم سرزمین خود را به اسلام فراخواندند.[۴]

بطور کلی می توان گفت که بخلاف شمال و شمال غرب هند اسلام در سواحل جنوبی و جنوب غربی هند به صورت مسالمت آمیز و بدون شمشیر و تنها به واسطه بازرگانان مسلمان نفوذ کرد. این تماس ها موجب شد هندی ها با مذهب جدید اسلام آشنا شوند و به تدریج مبلغان مذهبی مسلمانان نیز به هند آمدند و مساجدی در هند ساخته شد. شمار هندی های مسلمان شده به قدری رو به افزایش بود که حاکم هندی برای نو مسلمانان آنجا قاضی مسلمان می گمارد تا امور قضایی را بر اساس احکام اسلامی قضاوت کند. مع الوصف ورود اسلام به شمال و شمال غربی هند بخلاف جنوب و جنوب غربی همراه با فتوحات اسلامی بوده است.[۴]

درگیری های مقدماتی

[ویرایش]

در زمان‌ خلیفۀ دوم‌ تا ایام‌ خلافت‌ عبدالملک‌ بن‌ مروان‌ چندین‌ بار سپاهیان‌ اسلام‌ به‌ حدود مکران‌ و سند حمله‌ بردند و درمواردی‌ برخی‌ از بلاد آن‌ نواحی‌ را نیز به‌ تصرف‌ درآوردند ولی‌ بر روی‌ هم‌، هیچ‌ یک‌ از این‌ اقدامات‌ نتیجۀ قطعی‌ و نهایی‌ حاصل‌ نشده‌ بود. [۴]

فتوحات محمد بن قاسم ثقفی

[ویرایش]

در زمان ولید بن عبدالملک،حجاج بن یوسف والی بصره پادشان سراندیب هدایایی برای حجاج بن یوسف به گروهی‌ از زنان تاجر مسلمان که به سمت حجاز در سفر بودند می دهد. باد کشتی را به ساحل دیبل یکی از شهر های ساحلی سند در هند می برد و دزدان کالاها را غارت و زنان را اسیر می کند. به دنبال این اتفاق حجاج داماد خود محمد بن قاسم را در سال 92 با سپاهی بزرگ روانه سند میکند. وی ابتدا دیبل را به تصرف خود در می آورد. داهر پادشاه سند را کشته می شود و بتکده عظیم آنجا را با منجنیق خراب می کند و در آنجا مسجدی می سازد. بعد از آن اکثر شهر های سند از جمله سربیدس، ساوندری، راور، بیلمان و سرست با صلح و به تصرف مسلمانان در می آید و در آنها مسجد می سازند.[۴][۵][۴]

سده سوم

[ویرایش]

بزرگ بن شهریار نقل کرده است مهروک بن رایق از پادشاهان کشمیر در نامه ای از عبدالله بن عمر بن عبدالعزیز میخواهد شریعت اسلام را به زبان هندی برای او شرح و توضیح دهد. عبدالله مردی عراقی را که در سند پرورش یافته بود و به زبان هندی آشنا بود را نزد مهروک می فرستند و سه سال در آنجا می ماند و وی را با اصول اسلام آشنا می سازد و قرآن را برایش ترجمه می کند. مهروک اسلام می آورد ولی از بیم مردم آن را علنی نمیکند. [۵]

سده پنجم

[ویرایش]

اما جریان اصلی اسلام به هند سه قرن بعد در زمان محمود غزنوی انجام می شود و اسلام به مناطق دیگر هند می رسد و تنها استان لاهور بعد درگذشتش توسط جانشینش اسلام وارد آن می شود.[۶]

سده هشتم

[ویرایش]

در قرن 8 هجری جمعیت مسلمانان در جنوب هند بسیار گسترده بوده است. ابن بطوطه به مناطق جنوبی هند سفر می کرد و در همه اجتماعات مسلمانان شرکت می کرد و با استقبال روبرو می شود. شنوازه پادشاه هندو مذهب یکی از جزایر هند به دست شیخ ابوالبرکات مغربی مسلمان می شود. ابن بطوطه گفته در سر در یکی از مساجد دیده که نوشته سلطان احمد شنورازه به دست شیخ ابوالبرکات مغربی اسلام آورد. [۵]

دلایل افزایش مسلمانان

[ویرایش]
اسلام در هند

جمعیت مسلمانان در هند علت های مختلفی داشته است. از جمله اینکه زمینه تجارت و کسب و کار در آنجا بهتر بوده است. از سویی دیگر درگیری و کینه میان هندوها و بوداییان و جینی ها و ابطال عقاید یکدیگر باعث گرایش به اسلامی میشد. بیشترین گروه هایی که به اسلام می گرویدند ابتدا بوداییانی بودند که در این مناطق مورد آزار و اجحاف حاکمان قرار داشتند سپس افرادی از طبقه چهارم جامعه هندو که از کلیه حقوق محروم بوده و به تحمل سخت ترین کارها مجبور بودند. [۵]

منطقه سند در هند

[ویرایش]

ساکنان سِند دارای تمدنی کهن با قدمتی چند هزار ساله بوده‌اند که از تمدن‌های ایران و میان‌رودان تأثیر گرفته بودند. فتح سند و ورود و استقرار مسلمانان به آنجا باعث ایجاد تعامل میان مسلمانان سند با بغداد و دیگر مراکز سیاسی و علمی آن روز دنیای اسلام شد و سند به پل ارتباطی هند با دنیای اسلام تبدیل شد. فرهنگ هندی-اسلامی در این منطقه رشد کرد و احادیث نبوی رواج یافت. کتب بسیاری از آثار علمی هند در زمینه‌های پزشکی، داروسازی، فلسفه، ستاره شناسی و ریاضی به عربی ترجمه شد و دانشمندان هندی و علمای مسلمان به مباحثه و مناظره علمی و مذهبی می‌پرداختند. در این میان برمکیان از جمله یحیی برمکی نقش مهم و موثری داشتند. [۷]

مراسم و اعیاد اسلامی در هند

[ویرایش]

مسلمانان در هند شاهد برگزاری تمام جشن های اسلامی هستند که در سراسر دنیا برگزار میشود. علاوه بر جشن، در هند شاهد روز بزرگداشت زیارتگاه ها و سالگرد مرگ مقدسین نیز میتوان بود. تمام مراسم های مسلمانان در هندوستان بر اساس تقویم اسلامی است که چند روزی از سال خورشیدی کمتر است. بنابرین هر سال تاریخ مناسبت های مسلمانان تغییر میکند.

از مهمترین مراسم مسلمانان که در هندوستان برگزار میشود، رمضان، محرم، عید میلاد پیامبر و عید قربان است. در این مراسم نماز مخصوص در مساجد، روزه، جشن گرفتن و داد و ستد خواسته های مشخص شده انجام میشود. (البته شایان ذکر است از آنجا که سال نوی مسلمانان اول محرم میباشد این گونه ذکر شده و از طرفی روز عاشورا را هم محرم مینامند که مراسم عزاداری برگزار میشود.)

مهمترین مراسم مسلمانان در هند رمضان است که در یک ماه اسلامی به همین نام برگزار میشود.این ماه شبیه یک نمایشگاه در سراسر کشور است.منطقه ی مسلمان نشین، شب هنگام هنوز روشن و سرزنده است و مردم تقریباً تمام شب را بیدار می‌مانند و از غذاهای مرسوم این ماه ونعمت های خداوند استفاده وخداوند را شکر و سپاس می‌گوید و شب را به نماز و ستایش خالق یکتا می پردازند. تمام روزهای این ماه مردم از کارهای ناپسند دوری وکارهای زشت و بد بیزاری بیزاری میجستند واز دستور های اسلام پیروی میکنند و روزه را هنگام نماز صبح شروع و تا غروب بعد از نماز مغرب ختم وپایان میدهند تا شروع اذان صبح دوباره روزه می‌گیرند واین عمل تا پایان ماه رمضان ادامه دارد ودر طی روزه نه چیزی میخورند و نه می‌نوشند غیر از این آنها زبان، چشم و گوش خود را ملزم به رعایت اصول اخلاقی و اسلامی می‌کنند ودرست وبا احترام صحبت، از شنیدن حرف های بد دوری و از دیدن چیزهای حرام نیز چشم پوشی و دوری میکنند البته این اعمال و رفتار در تمامی افراد مسلمان جهان که روزه می‌گیرند را می‌توان گفت یکسان است. این اقدامات در تمام این روز ها منظم ومرتب است. ودر نهایت بعد از اتمام ماه رمضان مسلمانان به جشن و سرور می‌پردازند و مردم متعلق به مذاهب دیگر هند نیز اشتیاقی زیادی برای برپایی شادمانی دارند که نشان دهنده ی اتحاد و همبستگی و همدلی مردم در عین تنوع مذهب گوناگون در هند است.

پانویس

[ویرایش]
  1. «اسلام در هند/ویکی پدیای انگلیسی».
  2. «جمعیت شیعیان هند/حوزه نت/مهر ۱۳۸۵».
  3. «جمعیت ۱۰۰ میلیون نفری شیعیان در هند؛ بزرگ ترین تجمع شیعی».
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ جمال موسوی. «نخستین مراحل ورود اسلام به هند». پرتال جامع علوم انسانی به نقل از نشریه مقالات و بررسی ها 1377 شماره 64.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ دائرة المعارف بزرگ اسلامی به همت مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد : 11 صفحه : 300.
  6. سید ابوالفضل طباطبایی. «اسلام در هند». پرتال جامع علوم انسانی به نقل از نشریه گوهر مهر 1355 شماره 43.
  7. سیاوش یاری و نورالدین نعمتیذ. «گسترش نفوذ دین اسلام در شبه قاره هند از قرن اول تا پنجم هـ.ق». پرتال جامع علوم انسانی به نقل از پژوهش های تاریخی بهار 1388 شماره 1.

پیوند به بیرون

[ویرایش]